بسم الله الرحمن الرحیم
کتابی که پیش روی شما است، مجموعه شعر سخن عشق مرتضی عطری کرمانشاهی، معمار خوش نام و شاعر خوش اندیش استان کرمانشاه است. این مجموعه شعر فارسی، مشتمل بر دو بخش می باشد که عبارت اند از: پیشگفتار و سروده ها. شعر ها 47 عدد در موضوع های سوگواری، تضمین غزل، مدح اهل بیت سلام الله علیهم، وصف طبیعت، توحید، عشق، اندرز، انسانشناسی، سپاسگزاری، اخلاق، تاریخ، وطن، یادبود و خطاب است و در قالب های قصیده، غزل، رباعی و مثنوی هستند. دو تضمین کردی کلهری بر دو غزل از همین زبان و گویش هم وجود دارد.
کار آراستگی، درست نویسی و پی نویسی این اثر را امیر رضا عطری کرمانشاهی انجام داده است.
قیمت: 180/000 تومان
برای خرید این محصول پس از واریز مبلغ به شماره کارت 4011 7891 1012 5892 به نام ((امیررضا عطری)) و فرستادن ((رسید)) آن به آی دی تلگرام: amirrezaetri آن را دریافت می کنید.
تذکر:
یک) بهره برداری از متن و مطالب این کتاب، با ذکر نام اثر و سراینده اش مجاز است و در بهره گیری های علمی و هنری از این نوشتار نیز باید اصول حرفه ای برگشت دادن، رعایت گردد، در غیر این صورت، سراینده و تصحیحگر این اثر، شرعاً و قانوناً راضی نیستند و
تخلف های مربوط، قابل پیگیری است.
دو) هر گونه استفاده ی اقتصادی-تجاری و چاپی-انتشاراتی نسبت به این اثر و یا دخل و تصرف های علمی و مادی در آن، فقط با هماهنگی و اجازه ی تصحیحگر آن جایز می باشد، در غیر این صورت، سراینده و تصحیحگر این اثر، شرعاً و قانوناً راضی نیستند و تخلف های مربوط، قابل پیگیری است.
نمونه متن:
...
پیشگفتار:
در هنگام رونوشت تایپی و اصلاح دیوان اشعار پدربزرگم، به بخشی در اواخر آن رسیدم که شعر اختتامیه ی دیوانش را سروده بود، اما پس از آن تاریخ هم که باز گاه به گاه شعر سروده بود، این شعر ها را نیز تا تعداد برگه های باقی مانده ی آن دفتر، پس از شعر اختتامیه قرار داده بود. دیگر شعر هایش را هم در دفتر ها و برگه های پراکنده ی دیگر، ثبت کرده بود. بیشتر این شعر ها به خط مادرم نوشته شده بودند. لذا احساس کردم که بهتر است دیوانش را تا جایی که خودش پایان دیوان قرار داده است، پردازش کنم و دیگر شعر هایش را در مجموعه ای دیگر که نامش را هم خودم انتخاب کنم، قرار دهم. به این صورت، شعر های دیگرش، در این کتاب جا گرفتند. نام این کتاب را هم ((سخن عشق)) نهادم. این نام را از عبارتی که در یکی از شعر ها که به همین نام قرارش دادم، وام گرفتم. این نام از لحاظ معنایی نیز برای همه ی شعر های این مجموعه، گستره ی زیبایی شناختی مناسبی داشت.
این مجموعه از نظر زبان گفتاری، به جز نمونه هایی که به کردی کلهری هستند، همه شان به فارسی می باشد. از نظر مضمونی هم، موضوع های گوناگونی را که سوگ، وصف، عشق، وطن دوستی، رادمنشی، سپاسگزاری از دیگران، اخلاق و اندرز هستند را در خود جای داده است، اما بیشترشان در توحید و در ستایش محمد و آل محمد علیهم السلام سروده شده اند.
اُنس روز افزون سراینده با قرآن حکیم و یاد نبی اکرم و اهل بیتش علیهم السلام، روزبه روز عشق او را به آن ها افزون تر می کرد. در اُردی بهشت 1394 ه.ش که من در حال تحصیل در دانشگاه قم بودم و در منزلمان در کرمانشاه نبودم، پدربزرگم ...
...
((تضمین غزلی از سید یعقوب ماهیدشتی کرد))
ساقی مددی که له سرم هوش نماوه / پر که دو سه پیمانه و پیم ده که ثواوه
غمور و پریشانم و خرقه ام وه گرو وه / شوری له سرم کوتی لم مستی چاوه
ام جیگر ننیشم مگر اوجی که شراوه
رخساره وه کی غنچه گی گل موق وهاره / طاووس بهشتی و یا آهوی تتاره
ام مانگ شو چوارده یا روی نگاره / ام زلف و رخ دلبره یا لیل و نهاره
یا حوروشی پرده وشی بان هتاوه
شادم وه قضام شوه هاتی وه شبیخیون / بردی وه چپو خرمن عمر من محزون
غمگینم و حیران و پریشانم و دل خیون / چاوان نگارم وه سیاهی مژ ما چون
بی لشگر و خیون ریژ امه وقت چپوه
ناوی وه قلم شیوی شیرین پری زاد / عاشق وه کی پرویز و قدر قدرت و دل شاد
ام زور و هنرمندی و وی ژاری استاد / ای دل نظری که له کمر تاشی فرهاد
وین ناله که ایژه ند وه سر دل وه کواوه
ساقی مددی که دل من پرده نشینه / غافل وه اجل نیم که دائم وه کمینه
ام شیوه وه کی حوری فردوس برینه / ماچان که غزالان چرنی شوره زمینه
پس آهوی من چی شه که وی دشته و ماوه
ام صفحه نشینی که غم عشق تو سر دا / پروانه وشی دور سر و زلف تو پر دا
عطری وه هدف تیر تو داغی وه جگر دا / زاهد وه خواو خم ابروی دل آرا
میلم نه به مزگت نه ویر و نه کتاوه
وین ناله و ام اشک چوانم که وه هر شو / بو شیوه ی نازار تو بیونم وه دم خاو
من عاشق و درمنده تو سلطانی و خسرو / رخسار تو وک مانگ و دو زلفت وه کی عقرو
هر چن که قمر عقروه راضیم به قضاوه
هاتی وه فدات عاشق بیچاره وه سر چی / بیمار جمال تو نه خفی و خور بی
سزیاله ام شعله ی عشقت وه هدر چی / دلبر له غمت سید بیچاره له سر چی
خیون ریژیه لم چاوه هتا صبح دماوه
((مدح پیامبر مکرم خدا صلَّی اللهُ علیهِ وَ آله و اهل بیت گرامی ایشان علیهمُ السلام))
ای خالق لیل و نهار ای مالک چرخ و مدار / ای رازق هر مور و مار باران رحمت را ببار
من عاشق نام تواَم من صید آن دام تواَم / مست از می جام تواَم ما را نباشد اختیار
ختم رسولان مصطفی بر کشتی حق ناخدا / باشد به حق او را رهنما دیگر چه داری انتظار
هارون و موسی با عصا همچون علی با مصطفی / بر خلق عالم پیشوا از امر حق داد این شعار
زهرا شد این جا جلوه گر از مادری والا گهر / این چشمه ی کوثر نگر جاری نمودش کردگار
آن آب کوثر شد لبن یعنی حسین و هم حسن / زینب شد اندر انجمن کلثوم دختی غم گسار
نامش علی هم عابدین آیینه ی حق الیقین / سجاد حق، هم وارثین، او شد ولی و تاجدار
باقر به علم حق یقین او زارع احکام دین / با نام احمد هم قرین احکام از او شد پایه دار
جعفر به علم از هر دری مذهب ازو شد جعفری / احکام حق را برتری شد از وجودش بی شمار
موسای کاظم در بیان رو معجزاتش را بخوان / از علم و حلمش کن بیان از او جدا شد نور و نار
از بعد موسی شد رضا نامش به هر جا آشنا / او کُشته ی زهر جفا از دست گرگی نا به کار
او را محمد هم تقی در راه حق شد متقی / فرزند او نامش نقی او هم، ولی و نامدار
از قائدی دارم بیان او عسکری دارد نشان / هم پاسداری مهربان بخشنده همچون نوبهار
مهدی است او صاحب زمان، تو صاحب الاَمرش بخوان / والی به حق هم میزبان، دجال کش و دشمن شکار
او مجری حکم خدا هم عادل است و پیشوا / او قاطع است و هم شجاع ظالم ازو در چوب دار
((شرحی از حدیث شریف کِساء))
به هر چمن که رو کنم به هر گلی که بو کنم / با هر که گفتگو کنم صنع تو جستجو کنم
آینه ی خدا نما محمد است و اولیا / فاطمه زوج مرتضی چهره به سوی او کنم
آمد ندا بر مصطفی پا را بکش زیر کسا / به فاطمه گفتا بیا تا کسب آبرو کنم
بنشان حسین و هم حسن جمع کِسا شد چار تن / حیدر رسید در انجمن بنشسته رو به رو کنم
آن هیئت زیر کسا شد پنج تن آل عبا / گفتند با دست دعا باده به هر سبو کنم